خواندنی ها برچسب :

علی علیه السلام

دوران زندگانی علی بن ابی طالب علیه السلام در پرتو همجواری با شخص اوّل اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم از کودکی تا بزرگسالی و به تبع آن رشد و اعتلای روحی و فکری در نزد ایشان و برخورداری از انفاس قدسی و تعالیم نبوی؛ همچنین ایفای نقش تاریخی و حسّاس و سرنوشت ساز حضرت علی علیه السلام در مقاطع مختلف از دوران پر فراز و نشیب رسالت پیامبر اسلام ص ...
در این مقاله، نویسنده به معرفی مولی الموحدین حضرت علی بن ابی طالب علیه السلام به عنوان «انسان کامل» می پردازد و از زوایای مختلف به وصف شخصیت والای این مظهر علم و عمل و شجاعت و سماحت نغمه می سازد.
گفت وگوهای صلح آمیز، سودی نداشت. لشکر، آرایش کاملاً جنگی به خود گرفته بودند؛ آغاز جنگ، قابل پیش بینی بود و پایان آن بیش تر. حساب دودوتا چهارتا بود؛ جنگ کاملاً نابرابر. حرف از دوبرابر و سه برابر بودن گذشته. لشکر او سیصد، چهارصد برابر طرف مقابل بود؛ شاید هم بیش تر (72 نفر در مقابل 32 هزار نفر).
عالمان، امتداد تفکّر وحی اند و باقیمانده روح پیغمبران در خاک.
* او را بوئید و بوسید. مرواریدهای چشمش، روی گونه های کودک، می درخشید. چهرة زیبای «عبدالحسین»، دل «میرزا احمد آقا» را برده بود. سجده ای کرد و گفت: «خدایا شکر، عجب پسری!»
نسیم امید دگر بار وزیدن گرفته و رائحه ای جان بخش همه جا را عطرآگین نموده است ؛ این بار ، از خِطّة تبریز ، مولودی پای به گیتی می نهد که سر مست از جام علی علیه السلام است . این بار شمس فروزانی حلول می کند که افقِ خود را تا کرانه های شرق و غرب می گستراند و او «عبدالحسین امینی » است .
مرد غریبه چند روزی می شد که در خانه علی، علیه السلام، مهمان بود. صاحبخانه با مهربانی و گشاده رویی او را بر سر سفره خویش پذیرفته بود
روز به پایان می رسید و خورشید آهسته، آهسته می رفت تا در غربی ترین نقطه آسمان از دیدها مخفی شود. علی عسکر و پدرش خسته از کار روزانه در ایوان خانه نشسته بودند و چای می نوشیدند. صدای در خانه بلند شد. یک نفر بشدت در را می کوبید و پهلوان را صدا می زد.
علی، علیه السلام، در مسجد کاری داشت، سوار استر بود، شخصی را که بر در مسجد ایستاده بود صدا کرد و گفت: استر مرا بگیر و نگهدار تا من برگردم.
جوان برافروخته بود. غمگنانه به صورت مادر خیره می شد و اشک از چشمان بی فروغش می ریخت.ناگهان دو دستش را بالا برد و فریاد کشید:
پیشخوان